فصل اول
کلیات
مقدمه :
فناوری اطلاعات بسیار از علم رایانه وسیعتر (و مبهم تر) است. این اصطلاح در دهه ۱۹۹۰ جایگزین اصطلاحات پردازش دادهها و سیستمهای اطلاعات مدیریت شد که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹60 بسیار رایج بودند. فناوری اطلاعات معمولاً به تولید و پردازش و نگهداری و توزیع اطلاعات در موسسات بزرگ اشاره دارد.
دانش فناوری اطلاعات و رایانه با هم فرق میکنند، البته در موارد زیادی با هم اشتراک دارند. اگر علم رایانه را مشابه مهندسی مکانیک بگیریم، فناوری اطلاعات مشابه صنعت حمل و نقل است. در صنعت حمل و نقل، خودرو و راهآهن و هواپیما و کشتی داریم. همه اینها را مهندسان مکانیک طرح میکنند. در عین حال در صنعت حمل و نقل مسائل مربوط به مدیریت ناوگان و مدیریت ترافیک و تعیین استراتژی حمل و نقل در سطح شرکت و شهر و کشور مطرح است که ربط مستقیمی به مهندسی مکانیک ندارد اما بی شک فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مهمترین مقوله در این ضمینه است.
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اصلی «اساس» (انسان، سازوکار، ابزار، ساختار) است، به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را فراراه خود قرار میدهد:
انسان: منابع انسانی، مفاهیم و اندیشه، نوآوری
سازو کار: قوانین، مقررات و روشها، سازوکارهای بهبود و رشد، سازوکارهای ارزش گذاری و مالی
ابزار: نرمافزار، سختافزار، شبکه و ارتباطات
ساختار: سازمانی، فراسازمانی مرتبط، جهانی
امروزه معنای اصطلاح «فناوری اطلاعات» بسیار وسیع شدهاست و بسیاری از جنبههای محاسباتی و فناوری را دربر میگیرد و نسبت به قبل شناخت این اصطلاح آسانتر شده است. چتر فناوری اطلاعات تقریباً بزرگ است و بسیاری از زمینهها را پوشش میدهد. متخصصین فناوری اطلاعات وظایف متنوعی دارد، از نصب برنامههای کاربردی تا طراحی شبکههای پیچیده رایانهای و پایگاه دادههای اطلاعاتی. چندی از زمینههای فعالیت متخصصین فناوری اطلاعات میتواند موارد زیر باشند: [۲]
مدیریت اطلاعات
پیادهسازی شبکههای رایانهای
مهندسی رایانه
طراحی سیستمهای پایگاه داده
مدیریت سیستمهای اطلاعاتی
سیستمهای اطلاعاتی مدیریت
مدیریت سیستمها
نام کامل طرح و محل اجرای آن :
شرکت فناوری اطلاعات کاسپین
دلایل انتخاب طرح :
امروزه فناوری اطلاعات بخشی وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد به نحوی که تمامی مشاغل وابسته به فناوری اطلاعات شده اند. پیشرفت علم و گسترش زمینه فناوری اطلاعات باعث شده است که یکی از مهمترین و پرکاربردترین زمینه های فعالیت را در بر بگیرد .
میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
ارزیابی فناوری اطلاعات
زمانی برنامه ریزی و طراحیهای انجام شده مثمرثمر خواهد بود که بر مبنای یک نظام ارزیابی سنجیده شده و نواقص آن رفع شود. امروزه یکی از بیماریهای جدی مدیریت بخصوص در کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما که به سمت صنعتی شدن حرکت می کند. ارزیابی برنامه ها، افراد و سازمان است.
امروزه، سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات یکی از موضوعهای مطرح در تمامی سازمانهاست. در بسیاری موارد، سرمایه گذاری در این حوزه موجب صرفه جویی فراوانی در هزینه شده است و در موارد دیگر بهره وری، متناسب با میزان سرمایه گذاری، ارتقا نیافته است. لذا برای شناسایی فواید فناوری اطلاعات، ارزیابی آن انجام می گیرد. در این مقاله مزایای به کارگیری ارزیابی فناوری اطلاعات و مهمترین معیارهای ارزیابی آن آورده شده است.
همواره در مجموعه وظایف مدیریت، ارزیابی به عنوان یکی از عملکردها و وظایف مهم مدیریت نوین و حتی مدیریت کلاسیک مطرح بوده و هست.
زمانی برنامه ریزی و طراحیهای انجام شده مثمرثمر خواهد بود که بر مبنای یک نظام ارزیابی سنجیده شده و نواقص آن رفع شود. امروزه یکی از بیماریهای جدی مدیریت بخصوص در کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما که به سمت صنعتی شدن حرکت می کند. ارزیابی برنامه ها، افراد و سازمان است.
ارزیابی، جریانی از بازخور فعالیتها و مقایسه آنها با معیارهای تعیین شده است که طی آن واحدها و عوامل انسانی از چگونگی عملکرد خود و تاثیر آن در کارایی سازمان و نظرات مسئولان در مورد نتایج به دست آمده اطلاع کسب می کنند.
از سویی، امروزه فناوری اطلاعات سیستم های اطلاعات به عنوان یک ابزار مهم و شناخته شده مورد پذیرش واقع شده اند. اگرچه علی رغم سرمایه گذاری سنگین در فناوری اطلاعات، سازمانها عموماً نتوانسته اند از بازگشت سرمایه و فواید مالی متناسبی بهره مند شوند. توسعه و فراگیرشدن فناوری اطلاعات اغلب معادل با کاهش شاخصهای کلان بهره وری و سودآوری کمتر در هردو بخش صنعت و خدمات بوده است.
دلایل به کارگیری ارزیابی فناوری اطلاعات
نتایج تحقیقات در صنعت ساختمان به عنوان یک نمونه نشان می دهد که؛
▪ نداشتن دورنمای استراتژیک مهمترین مانع در سرمایه گذاری مناسب در فناوری اطلاعات است و تاثیر عمده ای در دستیابی به موفقیتهای مورد انتظار دارد؛
▪ سازمانها در میزان سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات تفاوتهای عمده ای باهم دارند؛
▪ سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات چندان تحت تاثیر اندازه سازمانها نیست؛
▪ هزینه های غیرمستقیم تاثیر فراوان و قابل توجهی پس از سرمایه گذاری داشته اند.
علاوه بر موارد فوق، تجربه نشان داده است، گسترش فناوری اطلاعات در کسب و کار عموماً موجب جایگزینی مشکلات جدید به جای مشکلات قدیمی می شود و این باعث می شود تا فواید مورد انتظار حاصل نشوند، علی رغم افزایش سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات، بهره وری ارتقا نیافته و این امر در سالهای گذشته موجب مطرح شدن موضوعهایی چون پارادوکس بهره وری شده است. مشکل بودن شناسایی فواید، بسیار مورد بحث قرار گرفته است و حتی موجب شده است تا در بعضی کسب و کارها دستیابی به این فواید مورد شک و تردید واقع شوند.
سخت و مشکل بودن ذاتی امر ارزیابی و شناسایی فواید و هزینه های فناوری اطلاعات همواره دلیلی بر نداشتن اطمینان از تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات بر موفقیت کسب و کار بوده است. یکی از نتایج منفی این امر صرفنظرکردن از این موضوعها بوده است.
معیارهای ارزیابی فناوری اطلاعات
مدل ها و روشهای فراوانی در ارزیابی فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته اند. هرروزه نیز روشهای جدیدی توسعه می یابند و به کار گرفته می شوند. بسیاری از این روشها برای ارزیابی فناوری اطلاعات طراحی نشده اند اما در این زمینه به کار گرفته شده اند. مطابق بررسیهای تطبیقی انجام شده در مورد مدلهای ارزیابی فناوری اطلاعات می توان معیارهای ارزیابی فناوری اطلاعات که در ادامه آمده است را به عنوان مهمترین معیارهای موردتوجه در ارزیابی فناوری اطلاعات در نظر گرفت.
۱ ) مالی :
معیار مالی در برگیرنده دو جزء است. هزینه ها و فایده های اقتصادی قابل اندازه گیری که می توانند در مورد سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات ردگیری شوند. در این تست، تنها مفاهیم اقتصادی و مواردی که می توانند بدون اختصاص مقادیر قراردادی به شاخصهای اقتصادی تبدیل شوند مدنظر خواهد بود. نشانی از این مورد می تواند زمان اختصاص داده شده توسط مدیران فناوری اطلاعات برای سرمایه گذاریها در این حوزه باشد که به صورت شاخصهای مالی مطرح می شوند. این معیار می تواند به دو جزء معیار زیر تقسیم بندی شود: هزینه و فایده.
۲) استراتژیک :
دومین معیار، شاخص ارزیابی توانایی سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در برآوردن و پشتیبانی از برنامه های استراتژیک سازمان است. برنامه های استراتژیک شامل، استراتژی های کسب و کار، استراتژی فناوری اطلاعات، اقدامات عملی و عملیاتی است. این معیار باتوجه به میزان موفقیت
سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در پشتیبانی از برنامه های استراتژیک ارزش گذاری می شود.
این معیار بر سه دسته زیر تقسیم می شود:
۱) برنامه های استراتژیک؛
۲) برنامه های تاکتیکی؛
۳) برنامه های عملیاتی؛
۳ ) رقابت پذیری :
این معیار به این موضوع می پردازد که سرمایه گذاری فناوری اطلاعات تا چه میزان در دستیابی به مزیت رقابتی موفق بوده اند. مزیت رقابتی به تمامی مزیت هایی اطلاق می شود که به سازمان در مقایسه با محیط خارجی آن کمک می کند و فایده می رساند. مثالی از این موضوع می تواند توانایی تولید محصولاتی ارزان تر از رقبا باشد. محیط خارجی سازمانهای مختلف متفاوت است اما می توان جزء معیارهای زیر را به عنوان محیط خارجی در نظر داشت.
مشتریان؛ شرکای تجاری؛ تامین کنندگان؛ رقبا؛ تازه واردها؛ کالاها و محصولات جایگزین.
۴ ) اثربخشی:
این معیار به میزان تاثیر سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در انجام دقیق و صحیح فعالیتهای حال و آینده کسب و کار توجه دارد. این معیار به صورت شاخصهای مالی اندازه گیری نمی شود، بلکه به صورت افزایش اثربخشی و کارایی عملکرد مطرح می گردد. مثالی از این موضوع بهبود فعالیتهای کسب و کار از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات است.
سه جزء معیار اصلی اثربخشی به صورت زیر است:
کارایی فعالیتهای کسب و کار موجود؛
اثربخشی فعالیتهای کسب وکار تغییریافته؛
عملکرد فعالیتهای کسب و کار جدید.
۵ ) بهبود کیفیت:
اندازه گیری موفقیت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات که موجب بهبود کیفیت محصولات و خدمات در هر یک از فرایندهای کسب و کار می شوند، همواره مشکل بوده است. منظور از بهبود کیفیت در این مبحث بهبود در ارزش فعالیتهای کسب کار از دیدگاه مشتریان و با تمرکز بر کیفیت محصولات و خدمات است. دو جزء معیار عبارتند از:
بهبود کیفیت خدمات (داخلی و خارجی)؛
بهبود کیفیت محصولات (داخلی و خارجی).
۶) الزامات:
این معیار به میزان موفقیت سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در پاسخ به نیازهای داخلی و بیرونی می پردازد. به عنوان مثال، در مورد نیازهای بیرونی اگر مشتری نیازمند اطلاعات به صورت خاص مثلاً نیازمند نقشه های CAD با فرمتی خاص باشد. ارزیابی نحوه پاسخگویی به این نیاز در این معیار صورت می گیرد.
منبع نیاز می تواند برای تعریف جزء معیارها استفاده شود:
نیازها و تقاضاهای کاربران و مشتریان نهایی؛
تقاضاهای مشتریان؛
تقاضاهای تامین کنندگان؛
تقاضاهای شرکای تجاری.
۷ ) رضایت کاربران:
این معیار بررضایت کاربران نهایی و برداشت آنها از سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات تمرکز دارد. مثالی از این موضوع می تواند میزان رضایت کاربران از سیستم های مکانیزه برای مستندسازی باشد.
جزء معیارها به صورت زیر تعریف می شوند:
قابلیت استفاده؛
راحتی؛
فاکتورهای انسانی.
۸ ) رضایت بیرونی:
در مقایسه با رضایت کاربران، رضایت کاربران بیرونی و به ویژه مشتریان نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. رضایت بیرونی مقیاسی از میزان رضایت کاربران بیرونی از نحوه تعامل آنها با نحوه ارائه خدمات و محصولات سازمان است. در سازمانهای مختلف جزء معیارها متفاوت است ولی عموماً موارد زیر را دربر می گیرد:
مشتریان؛
شرکای تجاری؛
تامین کنندگان؛
مراجع قانونی و دولتی.